درس دو – آموزش زبان 504 لغت

در درس دو نیز 12 لغت ...

corpse – /kɔːrps/

معنی: جسد، لاشه، پیکر
مترادف: dead body

The corpse wasn’t recognizable.

جسد قابل شناسایی نبود.

The corpse was laid in the vacant coffin.

جسد در داخل تابوت خالی قرار داده شد.


conceal – /kənˈsiːl/

معنی: مخفی کردن – پنهان کردن – کتمان کردن
مترادف: hide
متضاد: display – exhibit – show

Loris could not conceal his love for Gloria.

لولیر نتوانست عشقش را به گلوریا مخفی کند.

The money was so cleverly concealed that we were forced to abandon our search for it.

پول چنان زیرکانه مخفی شده بود که ما مجبور شدیم جست و جوی آن را رها کنیم.

For several days his death was concealed from his wife.

برای چند روز مرگ او از همسرش مخفی شده بود.


dismal – /ˈdɪz.məl/

معنی: دلگیر – غم انگیز – گرفته – بی روح
مترادف: gloomy- miserable – cheerless
متضاد: bright – cheerful

When the weather is so dismal, I sometimes stay in bed all day.

هنگامی که هوا گرفته و دلگیر است، گاهی اوقات تمام طول روز را در تخت میمانم.

I am unaccustomed to this dismal climate.

من به این آب و هوای بی روح و دلگیر عادت نکرده ام.


frigid – /ˈfrɪdʒ.ɪd/

معنی: بسیار سرد – منجمد – رفتار سرد
مترادف: freezing – frosty – very cold
متضاد: hot – warming – burning

There was a frigid atmosphere in the room.

فضای بسیار سردی بر اتاق حاکم بود.

The jealous girl treated in a frigid manner with her friends.

دختر با دوستانش به سردی رفتار کرد.


inhabit – /ɪnˈhæb.ɪt/

معنی: ساکن بودن – زندگی کردن (در)
مترادف:  live in

Eskimos inhabit the frigid part of Alaska.

اسکیموها در بخش بسیار سرد آلاسکا ساکن هستند.

Several hundred species of birds inhabit the island.

چند صد نوع پرنده در جزیره زندگی میکنند.

Many crimes are committed each year against those who inhabit the slum area of our city.

بیشتر جرم ها هر سال بر علیه کسانی صورت میگیرد که در محله فقیر نشین شهر زندگی میکنند.


numb – /nʌm/

معنی: بی حس – کرخت
مترادف: insensitive – unfeeling
متضاد: feeling – sensible – sinsitive

The left side of my face was still numb an hour after the surgery.

سمت راست صورتم تا یک ساعت بعد از جراحی هنوز بی حس بود.

It was so cold that my fingers became numb.

چنان سرد بود که انگشتانم بی حس شدند.


peril – /ˈper.əl/

معنی: خطر – به خطر انداختن
مترادف: danger – risk – engangerment
متضاد: safeness – security – safety

There is great peril in trying to climb the mountain.

در بالا رفتن از کوه خطر بزرگی وجود دارد.

The natives abandoned the hunter when he described the peril that lay ahead of them.

افراد بومی شکارچی را ترک کردند وقتی که او گفت چه خطری بر آنها سایه افکنده است.


recline – /rɪˈklaɪn/

معنی: تکیه دادن – لم دادن – دراز کشیدن
مترادف: lean back – lie down

Richard likes to recline in front of the television set.

ریچارد دوست دارد که جلوی تلویزیون دراز بکشد.

My dog’s greatest pleasure is to recline by the warm fireplace.

بزرگترین لذت سگ من این است که کنار شومینه لم بدهد.


shriek – /ʃriːk/

معنی: جیغ – جیغ کشیدن
مترادف: scream – yell – shrill

Mike shrieked when she discovered the corpse.

مایک وقتی جسد را پیدا کرد جیغ کشید.

Sara fled from the room with a loud shriek.

سارا با یک جیغ بلند از اتاق فرار کرد.


sinister – /ˈsɪn.ə.stər/

معنی: شرور – خبیث – شیطان صفت – شیطانی
مترادف:  evil – wicked – dishonest
متضاد: honest

I was frightened by the sinister shadow at the bottom of the stairs.

من بخاطر سایه شیطانی در پایین پله ها وحشت کرده بودم.

There is something sinister about Mr. Brown.

یک چیز شیطانی در مورد آقای براون وجود دارد.


tempt‎ – /tempt/

معنی: وسوسه کردن – اغوا کردن – تحریک و دعوت (به)
مترادف: invite

A banana can tempt me to break my diet.

یک موز میتواند مرا وسوسه کند تا رژیم غذایی ام را بشکنم.

Don’t tempt thieves by leaving valuable things visible.

دزدان را با قرار دادن اشیاء ارزشمند در معرض دید، وسوسه نکنید.

Your offer of a job tempts me greatly.

پیشنهاد شغل شما مرا به شدت وسوسه میکند.


wager – /ˈweɪ.dʒər/

معنی: شرط بستن – شرط بندی
مترادف: bet – stake

After winning the wager, Jim treated everyone to free drinks.

بعد از برنده شدن در شرط بندی، جیم همه را با نوشیدنی مهمان کرد.

He wagered $50 on the game.

او پنجاه دلار بر روی بازی شرط بندی کرد.

مشاهده همه موارد افزودن یک یادداشت
شما
دیدگاه خود را اضافه کنید

دوره های محبوب

تلفن مرکزی و اپراتور ۴۵۸۴۹۷۰۰

دبیرخانه ۴۵۸۴۹۷۰۰ داخلی 11

فاکس ۴۵۸۴۹۷۰۷

ریاست ۴۵۸۴۹۷۰۱

روابط عمومی۴۵۸۴۹۷۱۰

کتابخانه ۴۵۸۴۹۷۰۵

اداره آموزش ۴۵۸۴۹۷۰۲

امور فارغ التحصیلان  ۴۵۸۴۹۷۰۹

مالی ۴۵۸۴۹۷۰۰ داخلی 21 و داخلی 11

حراست ۴۵۸۴۹۷۰۶

فرهنگی ۴۵۸۴۹۷۰۳

پزشک معتمد موسسه 45849700 داخلی 31

گروه گرافیک و نقاشی ۴۵۸۴۹۷۱۱

گروه معماری ۴۵۸۴۹۷۱۲

حفاظت فیزیکی ۴۵۸۴۹۷۱۳

آدرس: اصفهان ، کیلومتر 5 اتوبان معلم ، جنب پل خورزوق

کدپستی: 8347113574

1398 - موسسه آموزش عالی سپهر
X